زبان مادری
مادر، به سن تو قد نمیدهد اما چندسال پیش سریالی پخش میشد به نام «شبهای برره». مردمان عجیبی داشت این برره. گاهی آن قدر دور از واقعیت که خندهات میگرفت و درست در همان لحظه این قدر نزدیک و شبیه خودمان که مجبور میشدی خندهات را بخوری. خلاصه یکی از رسمهای عجیب این مردم افعال معکوسشان بود. درست مثل افعال ما....
در اوج گرفتاری هستی و محتاج کمک. اصلاً خودت هم نمیدانی باید چه کار کنی. میگویند:« میخواهی فلان کار را برایت انجام دهم؟» و تو میمانی که چه پاسخی بدهی. خب اگر میتوانی، بسماله، نیکی و پرسش؟!. اگرنه، حوصلهاش نیست، وقتش را نداری و یا حتی خیلی ساده، دوست نداری، خب این چه سوالی است؟
مادر، اینها را گفتم که بدانی یادگیری زبان مادریت خیلی سخت است. گفتم که از حالا آماده باشی....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی